پنجشنبه، 1 آذر 1403
درباره شمیران / فرهنگ شمیران

محیط انسانی:

محله‌های قدیمی و جمعیت منطقه

از دیرباز قسمت‌های جنوبی منطقه شمیران بخاطر برخورداری از شرایط طبیعی مناسب (آب فراوان، آب و هوای مطبوعتر و ملایمتر نسبت به تهران و ری، پوشش گیاهی مناسب و...)، شرایط مناسب اجتماعی و فرهنگی و شرایط مناسب دفاعی جاذب جمعیت بود و آبادی‌های زیادی در این منطقه شکل گرفته بودند. مردم این آبادی‌ها عمدتاً به باغداری، دامداری و کشاورزی می‌پرداختند. در دوره قاجار و بعد از انتخاب تهران به عنوان پایتخت، به علت توجه مقامات حکومتی به این منطقه به عنوان سکونتگاه ییلاقی، بر اهمیت این روستاهای این منطقه افزوده شد. منابع تاریخی و جغرافیایی شمیران و بخصوص نقشه‌های بجا دوره قاجار گویای آن است که در این سال‌ها، تعداد زیادی از آبادی‌ها با فاصله نسبتاً کمی از همدیگر وجود داشت. با گسترش استفاده از اتومبیل در تهران و توسعه شهر به سمت شمال از دهه‌های سی به این سو، به تدریج این آبادی‌ها، اغلب با حفظ بافت روستایی خود در شهر ادغام شدند و امروز به عنوان محله‌های شهری شناخته می‌شوند. بر این اساس مهمترین محله‌های موجود در منطقه عبارتند از: دربند، کاشانک، دارآباد، دزاشیب، چیذر، ولنجک، سوهانک، فرمانیه، اوین، جماران، اراج، زعفرانیه، امامزاده قاسم، گلاب‌دره، باغ فردوس، محمودیه، تجریش، قیطریه، نیاوران، درکه، ازگل، حصار بوعلی. در حال حاضر، بافت قدیمی‌آین محله‌ها خوب از جاذبه‌های گردشگری برای منطقه به شمار می‌رود.

بعد از شکل گیری شورایاری‌ها و پذیرش محله‌ها به عنوان سطوحی از مدیریت شهری، تلاش شد که تشکیلات جدید حتی الامکان در مرزهای شناخته شده محله‌های قدیمی شکل گیرند. بر این اساس 26 محله در سطح منطقه یک شکل گرفتند که از نظر وسعت محله‌های ازگل، ولنجک، شهید محلاتی و کاشانک بزرگترین محله‌ها و گلاب‌دره، محمودیه، درکه و جماران کوچکترین محله‌های منطقه به شمار می‌روند.

منطقه یک در سرشماری سال 1355 (بر اساس مرزهای کنونی) 182883 نفر جمعیت داشت که این میزان در سرشماری سال 1365 با نرخ رشد 2.8 درصد به 216467 نفر رسید. این میزان نرخ رشد در مقایسه با رشد کل شهر تهران در این دوره که 9.8 درصد بود، میزان پایینی به شمار می‌رفت. در فاصله سرشماری سال 1365 تا 1375 نیز رشد جمعیتی تهران نسبتاً پایین (1.4 درصد) بود. اما جمعیت 249676 نفری منطقه در سال 1375 با رشد 4 درصد، به 372758 نفر در سال 1385 رسید که این میزان رشد تنها 0.5 درصد از کل رشد جمعیت شهر تهران پایینتر است (اطلس تهران)، اما در مقایسه با جمعیت بسیاری از مناطق دیگر شهرداری تهران رشد بالایی به شمار می‌رود. آمار فوق گویای آن است که در سال‌های اخیر جمعیت پذیری منطقه یک به نسبت سایر مناطق به نحو محسوسی افزایش یافته است.

در سرشماری سال 1385 منطقه یک 5 درصد از کل جمعیت این کلانشهر را به خود اختصاص می‌داد. در این سرشماری 51 درصد از جمعیت منطقه را مردان و 49 درصد را زنان تشکیل می‌دادند که مشابه الگوی نسبت جنسی در کل شهر تهران است. نگاهی دقیقتر به جمعیت نشان می‌دهد که پراکندگی آن در سطح منطقه یکسان نیست. پرتراکمترین محله‌های منطقه عبارتند از محله‌های حکمت، گلاب‌دره، چیذر و امامزاده قاسم که میزان تراکم جمعیت در آنها به ترتیب 15643، 13724، 13465 و 10523 نفر در کیلومتر مربع است. این محله‌ها تقریباً در قسمت‌های مرکزی منطقه واقع شده‌اند. کم تراکم‌ترین محله‌ها نیز عبارتند از ازگل، دربند، سوهانک و زعفرانیه (به ترتیب با تراکم 393، 4058، 4539 و 4740 نفر در کیلومتر مربع). محله‌های سوهانک و ازگل در شرق منطقه قرار دارند و بخش‌های بزرگی از آنها دارای کاربری غیرمسکونی است.

از نظر میزان جمعیت، محله‌های حکمت، شهرک شهید محلاتی و قیطریه به ترتیب با 30816، 24380 و 21647 نفر پرجمعیت‌ترین محله‌ها و محله‌های ازگل، درکه، محمودیه و جماران به ترتیب با 2055، 5820، 7023 و 7036 نفر کم جمعیت‌ترین محله‌های منطقه هستند.

 

نژاد

یکی از ویژگی‌های مشترک شمیران با دیگری شهرهای بزرگ این است که بسیاری از سکنه آن را مهاجران سایر مناطق کشور تشکیل می‌دهند. با وجود آن که از بیش از 200 سال از پایتخت شدن تهران که متعاقب آن انبوهی از ساکنان سایر شهرستان‌ها به این شهر آمده و ساکن شدند، تا حدود نیم قرن پیش، به دلیل فاصله‌ای که شمیران از شهر تهران آن زمان داشت، تا حدود زیادی ترکیب بومی خود را حفظ کرده بود. از زمان توسعه شهر تهران به سمت شمال و پیوستن شمیران به شهر، رفته رفته جمعیت غیربومی بر جمعیت بومی غلبه یافت و طبیعتاً نژاد مردم ساکن در شمیران بخصوص در منطقه یک شهر تهران ترکیبی از نژادهای مختلف کشور است و منظور از بحث نژاد در اینجا صرفاً ارائه تصویری کلی از نژاد مردم منطقه در دهه‌ها و سده‌های پیشین است.

قبل از مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران، ساکنان بومی مازندران غیرآریایی بودند. در این دوره تپوریها در مازندران سکونت داشتند و حوزه گسترش آنها نواحی کوهستانی شمیران (قصران داخل[1]) را نیز در بر می‌گرفت. تپوری‌ها تا دوره‌ای طولانی راه پیشروی آریاها را بدان حدود بسته بودند، اما نهایتاً تسلیم شده و در دوره‌های بعد، ترکیبی از نژادهای آریایی‌ها و تپوری‌ها در این مناطق ساکن شدند (کریمان، 1356 : 39).

بنا به مطالعات حسین کریمان، نژاد مردم نواحی ری که قصران یکی از مهمترین آنهاست از اصل آریایی است، لکن به حکم شواهد و قراین موجود در طول قرون و اعصار، گروهی از دیگر اقوام با ایشان درآمیخته‌اند. وندیداد (یکی از پنج بخش اوستای موجود) از قدیمی‌ترین منابعی است که به اختلاط نژادی در این منطقه اشاره دارد.

همچنین یعقوبی در البلدان ذکر کرده که مردم ری اخلاطی از عجمند و عرب آن کم است.

در باره اعراب مقیم این حدود در صدر اسلام باید گفت که اینها دو دسته بوده‌اند: یکی سادات و فرزندان امامان علیهم‌السلام و وابستگان ایشان که به این نواحی پناه آورده بودند و یکی گروهی از فرق دیگر عرب که برای اقامت به ری مهاجرت کرده بودند. گروه اخیرالذکر معروف به آل حریش بودند و گله‌های شتر داشتند (کریمان، 1356 : 171)

مهاجران گروه اول در حال حاضر هم در سطح منطقه شمیران شناخته شده هستند. در پاره‌ای از آبادی‌های قصران داخل و قصران خارج هم اکنون جمعی سادات زندگی می‌کنند و نیز در برخی از این آبادیها یک یا دو تن و یا بیشتر از فرزندان امامان علیهم السلام و سادات حسنی و حسینی مدفونند که سادات این عصر آن حدود بقایا و فرزند زادگان آن بزرگوارانند. مهاجرت سادات بدین حدود و دیگر نقاط امن شرقی سرزمین‌های خلافت اسلامی از همان صدر اسلام، در خلافت ستمگرانه امویان و بویژه در دوره حکومت جابرانه حجاج بر یوسف بر عراقین که بیدادگری‌ها و خونریزی‌ها و سفاکی‌هایی نسبت به اولاد علی علیه السلام روا می‌داشته آغاز شده بود. (کریمان، 1356 : 171)

در میان گروه‌های سادات که در دوره‌های مختلف به این منطقه مهاجرت کردند، بیشترین تعداد مربوط به دوره ظهور علویان در مازندران و ری بود که سادات به دربار ایشان روی نهاده بودند.

 

زبان

در دوران باستان، قصران یا محدوده‌ای که امروزه شمیران نامیده می‌شود از شهرستان‌های ری بود و ری بخشی از سرزمین ماد به شمار می‌رفت بدین سبب زبان مردم ری و به تبع زبان مردم قصران در آغاز شعبه‌ای از زبان مادی بوده است. از زبان مادی و چگونگی آن اکنون چیزی در دست نیست، اما این زبان بی گمان با پارسی قدیم قرابت داشته است.

در دوره اشکانیان ری به پایتختی رسید. زبان اشکانیان زبان پهلوی بود که از پارسی باستان اشتقاق یافته است. در عهد این خاندان، خط و زبان پهلوی در ایران رایج شد. در تاریخ ایران قدیم ذکر شده که در زمان اشکانیان و ساسانیان به این زبان تکلم می‌کردند و بعد از انقراض ساسانیان باز مدتی در ایران و مخصوصاً در طبرستان این زبان معمول بود (کریمان، 1356 : 756 به نقل از ایران باستان، جلد 1).

 در ری و نواحی آن از جمله قصران، در قرن‌های سوم و چهارم هجری، به روزگار علویان و آل زیار و آل بویه، دیالمه راه داشتند و بدین سبب، زبان طبری یا مازندرانی نیز در قصران نفوذ یافت. پیش‌تر گفته شد که پس از انقراض ساسانیان تا مدتی زبان پهلوی در طبرستان معمول بود. اعتمادالسلطنه در التدوین ذکر کرد که زبان اهالی سوادکوه به روزگار پیشین پهلوی بود و ساکنان قسمت جنوبی سواحل بحر خزر و جبال طبرستان به این زبان تکلم می‌کردند و امروزه نیز کلمات و لغات پهلوی در آن حدود، خاصه در قصران داخل فراوان است (کریمان، 1356 : 757)

عباس اقبال آشتیانی در مقاله‌ای تحقیقی تحت عنوان لهجه تهرانی، گویش تهران باستان را که خود از آبادی‌های عمده قصران بوده چنین تعریف کرد: لهجه تهرانی که قبل از خراب شدن و از رونق افتادن شهر ری به آن زبان رازی می‌گفتند، از لهجات زبان پهلوی، یعنی شعبه‌ای از زبان فارسی است که در قسمت شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران شیوع داشته و لهجات مازندرانی و گیلکی و تاتی و لری و کردی و شیرازی و اشتیانی و غیره از بقایای همان زبانند. این زبان چنان که نخفی نیست بکلی غیر از فارسی دری بود که ابتدا در ماوراءالنهر و سپس در خراسان و سیستان زبان رسمی شعر و ادب شده است (کریمان، 1356 : 757 به نقل از اقبال آشتیانی). این زبان که تا پیش از پایتخت شدن تهران و عهد قاجار و ورود نویسندگان و منشیان آشتیانی و تفرشی و گرکانی بدانجا رواج داشت، به تقریب عین زبان ده نشینان فعلی قصران خارج مانند دولاب و کن و سولقان و آبادیهای دیگر شمیران بوده است و زبان دری کتابی فعلی تهران ره آورد مستوفیان و دبیران عهد قاجاریان است. زبان آبادی‌های دیگر قصران هنوز اصالت خود را از دست نداده است.

البته به این نکته هم باید اشاره شود که در طول تاریخ، زبان مردم این منطقه نیز در تعامل با زبان اقوام دیگر بوده است که از آن میان بخصوص می‌توان به زبان عربی اشاره کرد. پس از آنکه گروهی از سادات وارد ناحیه قصران شدند، زبان عربی نیز در لهجه محلی پهلوی مردم آن حدود به فراوانی راه یافت و اکنون بسیاری از کلمات و لغات و مصطلحات کهن عربی در کتب لغات نیز به دشواری یافت می‌شود، در آبادیهای صعب العبور قصران رایج است.

کوتاه سخن آن که می‌توان گفت زبان عمومی مردم منطقه، لهجه‌ای از زبان باستانی پهلوی رازی است که زبان طبری یا مازندرانی که از ریشه و بن زبان‌های دیرین ایرانی است و عربی و اندکی ترکی بدان در آمیخته و از زبان دری نیز در قرون اسلامی تاثر یافته است و هر چه از ری به مازندران نزدیکتر شوند بر میزان لهجه مازندرانی به همان نسبت افزوده می‌شود چنان که در لهجه میگون و شهرستانک و لالان و زایگان و روته و گرمابدر و شمشک و دربندسر لهجه مازندرانی غلبه دارد ( کریمان، 1356 : 759).

 

مذهب

مردم قصران در آغاز مانند اقوام دیگر آریایی قوای طبیعی همچون خورشید و ماه و ستارگان و آتش و باران - که مایه‌ی حیات و آسایش خود می‌دانستند را مقدس می‌شمردند و خدایانی را که مظاهر و گرداننده‌ی آن قوا می‌پنداشتند، می‌پرستیدند. پس از پیدا شدن مغان که از همین حدود (ری و دماوند) برخاسته بودند به کیش ایشان در آمدند و از آن پس که مغان آیین زرتشت را پذیرفتند (ظاهراً از زمان مادها یا هخامنشیان)، این آئین در پهنه‌ی قصران رواج یافت. مردم این دیار از دیرباز پیرو این آئین بودند چنان که در یسنا 19 بند 18 از ری زردشتی نام برده شده است.

در دوره ساسانیان، که دین زردشت دین رسمی کشور شد و اوستا به عنوان مجموعه‌ی قوانین شرعی جمع آوری و تدوین شد، این آئین در قصران نیز رواج و رونقی دیگر گرفت. در آغاز این دوران، در گوشه و کنار این حدود چندین بنای دینی به وجود آمد که یکی از آنها آتشگاه قصران در واقع در روستای آهار است (این آتشگاه از قله توچال کمتر از ده کیلومتر فاصله دارد و با چشم غیر مسلح، به راحتی از توچال دیده می‌شود).

به هنگام ظهور دین مبین اسلام و بعد از فتح ری، این آئین مقدس در منطقه قصران که تابع شهرستان ری بود نیز رواج یافت و آبادی‌های منطقه یکی پس از دیگری بدین آئین در آمدند. بنا به نوشته ابن اثیر و ابن خلدون در نخستین سال‌های ورود اسلام به منطقه، مسلمانان ری و قصران خارج به طریق سنت و جماعت بوده‌اند، با این حال، آئین شیعه از همان قرن نخست هجری به ری و به تبع، به قصران خارج راه یافت. ظاهراً رواج آئین تشیع در ری و قصران به وسیله آن دسته از سادات و فرزندان علی علیهم السلام صورت گرفت که در خلافت جابرانه‌ی امویان و خاصه در حکومت ظالمانه حجاج بن یوسف، از ستم و جور ایشان بدین نواحی پناه آورده بودند. (کریمان، 1356 : 749)

پازوکی طرودی در این باره می‌نویسد: در گذشته یکی از ویژگی‌های خاص این منطقه این بود که به آن به عنوان یک پناهگاه و مأمن امن در مواقع ناامنی، آشوب و جنگ‌ها می‌نگریسته‌اند. تمامی ساکنان رودبار قصران خارج و بخصوص شهرهایی مانند ری، ورامین، کرج و ساوجبلاغ و روستاهای اطراف در هنگام ناامنی و لشگرکشی و تضادهای سیاسی به مناطق و روستاهای رودبار قصران و لواسان پناه برده و در پیچ و خم دره‌ها، قلل، قلعه‌ها و دامنه‌های کوه‌های بلند آن پناه می‌گرفتند تا فتنه بنشیند و نزاع برخیزد...

از این روست که مدفن بسیاری از امامزاده‌ها و شیعیان برجسته را در این ناحیه می‌توان جستجو کرد. تاریخ نواحی جنوبی دامنه‌های البرز شواهد فراوانی از این نمونه جریانات را در خود حفظ کرده است.

این ویژگی ِ مناطقی مانند الموت، طالقان، رودبار قصران، دماوند، فیروزکوه و دیگر نواحی مجاور آنها موجب شده بود تا شیعیانی که از ظلم و ستم حکام بنی امیه و بنی عباس به ستوه امده بودند، بدانجا پناه برده و قیام‌های گشترده‌ای را برعلیه آنها سازماندهی نمایند (پازوکی طرودی، 1382: 17)

 بر اساس بررسی‌های حسین کریمان، اگرچه در باب نخستین طریقت اسلامی قصران داخل در منابع تصریحی نرفته لکن آبادی‌های شمالی قصران خارج نظیر ونک، کن، فرح زاد و اذون - که در فاصله اندکی از قصران داخل واقع بودند، زیدی مذهب بوده‌اند. هرچند در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم مذهب زیدیه تضعیف شد و مذهب شیعه اثنی عشری قوت یافت، لکن مذهب زیدی نیز همچنان تا عهد صفویان باقی بود (کریمان، 1356 : 753)

بر اساس منابع رسمی، در حال حاضر 95.5 درصد مردم شهرستان شمیرانات مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند و بقیه را اقلیت‌های سنی، ارمنی، آشوری، و اندکی نیز یهودی و زرتشتی تشکیل می‌دهند (http://shemran.ir)

 

منابع:

واحد اطلاعات و آمار معاونت هماهنگی و برنامه‌ریزی شهرداری منطقه یک

ناصر پازوکی طرودی (1382)، آثار تاریخی شمیران، جلد اول: لواسان و رودبار قصران، اداره کل میراث فرهنگی استان تهران

حسین کریمان (1356)، قصران (کوهسران)، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی

 سایت اطلس تهران: http://atlas.tehran.ir/Default.aspx?tabid=80)

پایگاه اطلاع رسانی شهرستان شمیرانات (شمیران شناسی). http://shemran.ir/index.php/joghrafia- ensani



[1] . در باره مفهوم قصران و قصران داخل و خارج، ر. ک: بحث پیشینه تاریخی در همین فصل.